نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید ابراهیم هادت
خاطرات شفاهی شهدای گمنام (18)
حجم آتش دشمن به قدری وسیع بود که کسی قادر به کمک نبود. همانجا در دام بعثی ها افتادیم. پیرمرد تا مدتی نمی توانست غذا بخورد. اما خیلی به بچه ها روحیه می داد. با دیدن او فراموش می کردیم که اسیر جنگی هستیم.
کد خبر: ۳۹۶۰۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۶